زخم کهنه
این زخم،زخمی که دیگه احساسش نمی کنم فراموشش کردم و تنهایی جاشو پر کرده
من از تنهایی یه چیزی یاد گرفتم کمکم کرد گریه کنم گف خالی می شی بله کمکم کرد بهم گف اینجوری بهتره گریه کن اما شما درک نمی کنید چون داغ تنهایی بهتون چیزی نگفته گریه کن
اگه یه کسیو داشتم که باهام می موند اگه یه کسیو داشتم که نو شادیام منو یاری میکرد اگه یه کسی باهام بود تو غمام بهم می گفت گریه کن و منو دلداری می داد اگه یه نفر بود که تو داستان زندگیم دخالت می کرد و نوشته هام پاک می کردو تغییر می داد و نقاشی زندگیمو اون رنگ می کرد اگه یه کسی رو داشتم که با من نقش عشق درست می کرد اگه یه کسی رو داشتم که از چشاش عاشق بودن معلوم بود و اگه یه نفر حتی دلش سوخته بود و باهام می موند تنهایی من رو ول می کرد چون همدم تنهایی شدن شرط می خواد...
تنها بهم گفت همدم می شه و منو نجات می ده دلمو همه چیزمو سپردم بهش تنها با لبخند تلخی نه تنها من رو همدمش نکرد بلکه هنوز تنها تر قبل هم شدم و این ضربه ی تنها بهم گفت که به کسی اعتماد نکنم و این چه فایده دارد که همدم تنها شدن = تنها بودن و انتخاب راهی که تنها رفته
این سکوت است سکوت بین من و تنهایی هایم و این دفتر چه ی خاطراتم دفتری که تنهایی پرش کرد پرش کرد از خالی اینقدر از خالیی پر که کسی ببینه فک می کنه چیزی توش نیس ،سفیده ولی من می بینم داد می زنم خالیم فریاد می کنه من تنهام چون همدمم پرش کرده اسمش تنهاس اینم داغ تنهایی
این فریاد است این فریاد دلی است که سرتاسرت را فراگرفته که از چشمانت جاریست و همدم تنهایی توست |
About
به وبلاگ تنهایی هایم خوش امدید در وبم خوش باشید و نظر بدهید اگر تبلیغاتی نباشه حتما میام♥
Home
|
| |
نام : | |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 28353
تعداد مطالب : 9
تعداد نظرات : 16
تعداد آنلاین : 1
ابزار پرش به بالا